انشا در مورد صدای به هم خوردن برگ درختان – کلاس پنجم
پاییز از راه رسیده. قدم زدن در کوچه های شهر با صدای خش خش برگ های زیر پایم یکی از لذت بخش ترین تجربه های زندگی ام است.
راستی! این سبز شدن و زرد شدن و در آخر ریختن برگ ها و دوباره سبز شدن شان در بهار به چه معناست؟ آیا به صدای بهم خوردن برگ های درختان در اثر باد گوش داده اید؟ انگار که یک موسیقی دان ماهر شروع به نواختن بهترین قطعه موسیقی خود کرده است.
در تک تک برگ ها و صدای دلنشین برخوردشان باهم می توان حکمت خدا را یافت. می توان نظم خلقت را دید و به وجود آفریننده ای بزرگ پی برد.
برگ ها در بهار متولد می شوند و در پاییز به زندگی خود پایان می دهند. طوری که در زمستان کم تر می شود ردی از آن ها مشاهده کرد. اما یک چیز در این بین ثابت است. آن هم امید تولد دوباره و زندگی ای تازه است که در آن ها وجود دارد.
باد می آید و آن ها را به رقص در می آورد. آن ها به هم بر خورد می کنند و موسیقی زنده طبیعت را می سازند. موسیقی ای که آرام آرام بر جان های ما طنین می نوازد و روحمان را التیام می بخشد.
در صدای برخورد برگ ها با هم می توان صدای دیگری نیز شنید وآن هم صدای همبستگی واقتدار آن هاست. در فصل بهار معمولا باد های تندی وزیده می شوند اما برگ های تازه سبز شده با اقتدار کنار یکدیگر می ایستند و رقص کنان از خود محافظت می کنند و به زندگی ادامه می دهند تا زمانی که مرگ طبیعی شان فرا رسد.
در پاییز اما صدای برگ ها طوری دیگر به گوش مان می رسند. گویی می دانند پایان زندگی شان نزدیک است و نت های ساز خود را تغییر می دهند. ضعیف و شکننده می شوند و با کوچک ترین باد خود را از شاخه جدا می کنند و به زمین می افتند. انگار که می خواهند با خرد شدن زیر کفش انسان ها موسیقی ای جدید خلق کنند.
تمام این آمدن ها و رفتن ها و تغییر نت های طبیعت برایم درس بزرگی هستند. هیچ چیز همیشگی نیست و حتی بهترین اتفاق ها هم ممکن است با وزیدن بادی کوچک موسیقی خود را تغییر دهند و مسیری دیگر را پیش گیرند.
مطالب پیشنهاد شده دیگر
انشا در مورد حس و حال شنیدن صدای باران – کلاس هشتم
انشا در مورد طراوت باران در یک جنگل