رمان کمی برایم عشق دم کن از شهلا خودی زاده

دانلود رمان کمی برایم عشق دم کن از شهلا خودی زاده
دانلود رمان کمی برایم عشق دم کن از شهلا خودی زاده

در این مطلب از سایت مجله روز ، رمان کمی برایم عشق دم کن را آماده کردیم.برای دانلود رمان کمی برایم عشق دم کن از شهلا خودی زاده در ادامه همراه ما باشید.

خلاصه رمان کمی برایم عشق دم کن:

وقتی خانم_مهندس قصه مون به عنوان معاون پروژه بزرگ پل سازی وارد کارگاه میشه با خشم مهندس یاشار_توانا سرپرست کارگاه مواجه میشه که از کارکردن زن ها متفره . دشمنی ها ادامه داره تا این که بنا به دلایلی …. رابطه ای که با دشمنی شروع شده تو مدت کمی به عاشقانه_ای_مخفیانه بین این دونفر ختم میشه و کسی نمی دونه اون دونفری که روزها مثل خروس_جنگی با هم می جنگن شبا چه عاشقانه_ای توی خفا با هم دارن.

پارت اول رمان کمی برایم عشق دم کن از شهلا خودی زاده

هوای گرم و تفت دیده نفس کشیدنم را سخت کرده بود.

بی حوصله نگاه از بیابان برهوت بیرون از اتومبیل گرفتم و از راننده که داشت عرق پیشانی اش را با عرق چین دور گردنش پاک می کرد پرسیدم:

-خیلی مونده؟

نگاهش را از آینه به من دوخت و جواب داد:
-نه آبجی… چیزی نمونده.

سپس انگشت اشاره اش را به سمت جایی در مقابل گرفت و گفت:

-اون پیچ رو بگذرونیم رسیدیم.

بعد انگار برای سؤالش تردید داشت که گفت:

-آبجی میشه یه سوالی بکنم؟راستش بذار پای کنجکاوی..

می دانستم چه می خواهد بپرسد اما با این حال گفتم:

-بفرمایید.

همان جور که باز عرق پیشانی اش را می گرفت گفت:

-جسارت نباشه یه وقت؟

-خواهش می کنم مشکلی نیست.

-شوما واسه چی می ری اون جا؟ آخه تا جایی که من می دونم اون جا،جای زن جماعت نیست.

بی اختیار لبخند زدم. این جور مردها را خوب می شناختم و متاسفانه فرقی نمی کرد از چه قشری باشند. بی سواد باشند یا با سواد…

از یک راننده تاکسی وکارگر ساده گرفته تا یک دکتر و مهندس می توانست باشد.

زن را قبول نداشتند.
البته من معتقد بودم این جور مردها قادر به تحمل پیشرفت خانم ها نبودند وگرنه که همیشه خانم ها نشان داده اند از پس کارهای سخت و طاقت فرسا به خوبی برمی آیند و خیلی جاها از صدتا مرد قوی تر هستند.

آری سال ها بود که به این حرف ها و سوالات عادت کرده بودم.

4.3/5 - (26 امتیاز)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *